کشف بزرگ

اقا من یه کشف بزرگی کردم :

حرف R همون حرف P هست فقط خسته بوده پاهاشو باز کرده !
حرف Z همون حرف N هست فقط خوابیده !
حرف @ هم همون a هست فقط مقنعه سرش کرده !
وااااااااااااای چقدر باهوشم ^_^

ﻣﯿﮕﻢ

ﻣﯿﮕﻢ , ﺷﻤﺎﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﮑﺴﺘﻮﻥ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﺸﯿﻨﯿﻦﻧﯿﮕﺎﺵ

ﻣﯿﮑﻨﯿﻦ ﯾﺎﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻢ ... ؟؟؟؟

چراغ قوه

ديشب داشتم كتاب ميخوندم برق رفت ... يه نيم ساعتی زير نور چراغ قوه گوشيم كتاب رو خوندم تا برق باز بياد ... اين نيم ساعتو تا آخر عمرِبچم تو سرش ميزنم ... ميگم ما زير نور چراغ قوه به بدبختی كتاب ميخونديم ... اونوخ شما اينجوري !!!

فانتزيام

یکی دیگه از فانتزیام اینه که متاهل بشم حسرت دوره ی مجردیمو بخورم و بسوزمو بسازم …

من!!

من اولش ، یه گوله نمك یددار بودم بعدش دستو پا در آوردم
گفتم شماهم درجریان باشید !:)

:))

ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﯾﺒﻮﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﯾﺎ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﺟﻠﻮ ﻣﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮑﻨﻦ
ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﺑﺬﺍﺭﻥ ﻣﺎ ﻧﺎﺧﻮﻧﮏ ﺑﺰﻧﯿﻢ
ﻭ ﺑﺎ ﮐﻔﮕﯿﺮ ﺗﻬﺪﯾﺪﻣﻮﻥ ﻧﮑنن ....

شازده كوچولو از سيارشون زنگ زد به روباه گفت:

چرا آدمها اينقدر از هم ديگه بُت ميسازن؟

صدا امد: از بي ادبان !!!
.فهميد اشتباهي شماره لقمان رو گرفته قطع كرد


( ﺳﻮﺍﻻﺕ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﻏﻀﻨﻔﺮ )
ﺭﯾﺎﺿﯽ:

۱. ﺳﯿﻨﻮﺱ ۱۶۵ ﺩﺭﺟﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟
ﺍﻟﻒ) ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺏ ) ﺗﺎﻧﮋﺍﻥ
ﺝ ) ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﺩ ) ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ

۲ .ﯾﮏ ﺑﺸﮑﻪ ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﻟﯿﺘﺮﯼ ﺁﺏ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ
ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺯﺁﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟
ﺍﻟﻒ ) ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺏ ) ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺁﺑﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺝ )ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺩ ) ﺑﻪ ﮔﺰﯾﻨﻪ ﺍﻟﻒ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺷﻮﺩ

۳. ﻣﻌﺎﺩﻻﺕ ﭼﻨﺪ ﻣﺠﻬﻮﻟﯽ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﻞ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ؟
ﺍﻟﻒ) ﺑﺎ ﻣﺪﺍﺩ
ﺏ ) ﻋﮑﺲ ﻣﺠﻬﻮﻝ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ
ﺝ ) ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺣﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
ﺩ ) ﭘﻠﯿﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ

۴. ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻮﻉ ﺍﺗﺤﺎﺩﯼ ﺍﺳﺖ؟ (a+b) x 2+(a+b )
ﺍﻟﻒ) ﺍﺗﺤﺎﺩ ﺟﻤﺎﻫﯿﺮ ﺷﻮﺭﻭﯼ
ﺏ ) ﺍﺗﺤﺎﺩ ﺳﻮﻡ ﺷﺨﺺ ﻣﻔﺮﺩ
ﺝ ) ﻭﺍﻻ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ …ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻮﻉ ﺍﺗﺤﺎﺩﯾﻪ
ﺩ ) ﺍﺗﺤﺎﺩ ﺩﻭ ﻣﺠﻬﻮﻟﯽ

یه پست زدن تو اف بی که شما با چی امدین فیسبوک ؟

حالا کامنتارو نگاه کنید .

.....

۱. ﺑﺎ ﻋﺮﺽ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺩﺏ
۲ . ﺑﺎ ﺗﻮﮐﻞ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﮐﻤﮏ ﺍﺋﻤﻪ ﺍﻃﻬﺎﺭ
۳ . ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﯾﺎﺯﻫﺮﺍ
۴ . ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﻣﻠﯽ
۵ . ﺑﺎ ﺧﻄﻮﻁ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣﯽ )ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻭ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ،ﻗﻄﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮ
ﺍﺳﺖ (
۶. ﺑﺎ ﻋﺮﺽ ﻣﻌﺬﺭﺕ
۷ . ﺑﺎ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﺹ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ ﺫﯼ ﺭﺑﻂ
۸ . ﺑﺎ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻣﻤﻠﮑﺖ
۹ . ﺑﺎ ﺩﻋﺎﯼ ﺧﯿﺮ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ
۱۰. ﺑﺎ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻭ ﺑﻬﺮﻭﺯﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﻤﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ

خبر خوش!!!


سلام به دوستان عزیز

بدون مقدمه میریم سر اصل مطلب

همون طور که مستحضر (عجب کلمه ی سختیه ها) هستین به فصل امتحانا نزدیک شدیم

و امتحانای منم نهاییه پس باید بشینم خونه خر خون کنم(لطفا تو دل خودتون نگین این جا ونواده نشسته و از این حرفا...خو شما اسمشو چی میزارین؟)

پس من نمی تونم تا یه ماه دیگه به وبلاگم برسم اگر هم نظری بزارین تا یه ماه دیگه نمی تونم تایید کنم و نمی تونم بیام وبلاگاتون نظر بزارم

پس برین خوش باشین که منو تا یه ماه دیگه منو نمی بینین خخخخخخ ولی زیادم خوشحال نشین چون این یه ماه مث برق میره و بعدشم....

اها خوب شد یادم افتاد

جون محمد شمام درساتونو خوب بخونینا امیدوارم تو امتحاتون بترین نتایج رو کسب کنین واسه منم دعا کنین

دیگه حرفی نمونده

خدا نگهدار دوستای من

فانتزی من


یکی از فانتزیام اینه که با مخاطب خاصم تو خیابون راه برم بعد یه پسره بیاد تیکه بندازه منم عین این فیلما وایسم یواش برگردم و بگم : “هی پسر … چیزی گفتی ؟” پسره هم با پررویی بگه آره و بعد با هم گلاویز بشیم و خیلی سنگین همدیگه رو بزنیم و مخاطب خاصم هی جیغ و داد و گریه. ملت دورمون اصن خیلی خفن ، بعد که پسر رو زدم با لباس خاکی برمیگردم یه لبخند نرم میزنم و میرم سمت مخاطبم. نزدیکش که میشم صدای گلوله میاد و من میوفتم رو زانوهام … نگو پسره اسلحه داشته و با سر و صورت خونی نفسای آخرو میزنه و میمیره … مخاطب خاصمم منو بغل میکنه و فریاد زنان میگه:”نــــــــــــــــــــــه” منم میگم : “دیدار به قیامت عزیزم” و میوفتم و جان به جان آفرین تسلیم میکنم …
خداییش حقمو خوردن ، من لایق اسکارم ، اصغر خدا ازت نگذره …


یکی از فانتزیام اینه که تو محلمون ۱۰تا پسر غریبه به دختر همسایمون تیکه بندازن و من غیرتی بشم کله کنم برم براشون ۱۰تاشونو لت و پار کنم و بعد بهشون بگم “خودتون خواستین من دعوا نداشتم” ، بعد دختر همسایه این صحنه رو ببینه کف و تف قاطی کنه تا میخواد بیاد سمتم که ازم قدردانی کنه یهو مادرش با چادر گُل گُلی از خونه بیاد بیرون و ببینه ۱۰نفر پاره پوره رو زمین دارن خاک میخورن ، متوجه جریان میشه و با یه حالت بغض آلود بیاد سمتم بگه داماد من …
من : بله مادر ؟
بگه : من همیشه آرزو داشتم همچین پسر رخشی داشتم !
من : ولی مادرم تو همیشه به چشم یه پسر بد منو نگاه میکردی ، تو همیشه یه کاری میکردی که آمارم پیش بقیه همسایه ها خراب باشه ، تو به من تهمت میزدی (با صدای آلن دلون)
در همین حین یهو صدای کف زدن به گوشم میرسه ، برگردم ببینم ۲۴۹ نفر دارن برام کف میزنن به خاطر جان فدایی و دیالوگ زیبام ، بعد یهو ببینم یه افق داره از سمت راستم میاد ، دوست داشتم بیشتر دیالوگ بگم که همسایه ها بیشتر کف بزنن ولی مجبور شدم تا افق نرفته توش محو بشم ….


یکی از فانتزیام اینه که با یه دختر فقیر دوست بشم بعد دو سه ماه که فهمید عاشقشم بگه که دختر بزرگترین تاجر ایرانه و داشته عشق منو امتحان میکرده ! بعد منم ناراحت شم باهاش کات کنم …



نکته:به جون خودم من دوس دختر ندارم...دی:

ضایع شدن


برادر زادم نه سالشه دیشب اومده نشسته کنارم در گوشم میگه عمو میشه عکس دوس دخترتو نشونم بدی؟!!
منم دیدم ضایع میشه بگم ندارم همین جوری یه عکس از تو گوشیم بهش نشون دادم گفتم اینه عمو ولی به کسی نگیا!!
یهو برگشت گفت عمو این که جسیکا آلباس آخه این که نمیاد با تو دوس بشه با این ریخت و قیافه ات !!!
هیچی دیگه منم دیدم موندن جایز نیست یواشکی به بهونه خستگی رفتم تو اتاق دیگم بیرون نیومدم :(

سکـــ ـوت میکنـــ ـم و عشـ ـق در دلـ ـم جـ ـاريـسـ ـت ...

ایـ ـن شگفــــ ـت انگیـ ـزتـریـ ـن نـ ـوع خویـشتـ ـن داريــ ـسـ ـت

يه توپ دارم قلقليه
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
آخه عزیزِ خواهر
هم سنو سالای تو دارن اورانيوم غني ميكنن!!!
اونوقت تو اومدی اين پايين ببيني توپه چه رنگيه؟! :|
آیا دانستن رنگ توپ کار درستی است؟!!
حالا مثلا بگم سرخ و سفید و آبیه مشکلاتت حل میشه؟!! واست نون و آب میشه؟

چرا

چرا از همون ماده ای که تو شامپو بچه استفاده میکنن که چشمو نمیسوزونه تو شامپویِ ماها استفاده نمیکنن؟؟؟

چشِ ما چشِ نیس؟؟؟؟؟

مادر




امروز روز توست مادر، ای مهربان‌ترین فرشته‌ی خدا...

بگو چگونه تو را در قاب دفترم توصیف کنم؟

صبر و مهربانی‌ات را چطور در ابعاد کوچک ذهنم جای دهم؟

آن زمان که خط خطی‌های بی‌قراری‌ام را با مهر و محبتت پاک می‌کردی و با صبر و بردباری، کلمه به کلمه‌ی زندگی را به من می‌گفتی، خوب به خاطرم مانده است.

و من باز فراموش می‌کردم محبت تشدید شده‌ات را...

در تمام مراحل زندگی، قدم به قدم، همپای من آمدی، بارها بر زمین افتادم و هر بار با مهربانی دستم را گرفتی.

آری، از تو آموختم، حتی در سخت‌ترین شرایط، امید را هرگز از یاد نبرم.

یادم نمی‌رود چه شب‌ها که تا صبح بر بالینِ من، بوسه بر پیشانیِ تب دارم می‌زدی...

و چه روزها که با مهر مادرانه‌ات، لقمه‌های عشق را در دهانم می‌گذاشتی...

وقتی بوسه بر دستان چروکیده‌ات می‌زنم، یاد کودکی‌ام می‌افتم که همیشه به خاطر لطافت دستانت، به همه فخر می‌فروختم.

و حال به خاطر خشکی دستانت با افتخار می‌گویم كه: «این دستان مادر من است که تمام زندگی‌اش را به پای من گذاشت»

من با نوازش همین دست‌ها بزرگ شده‌ام و امروز با تمام وجودم می‌گویم:

«مادرم، مدیون تمام مهربانی‌هایت هستم و کمی کمتر از آنچه تو دوستم داری، دوستت دارم، چون هرگز به پای مهربانی تو نخواهم رسید...»


دالکه(مادر)


درود سلام بر دوستان عزیز.

روز زن رو به همه ی خانومای ایرانی تبریک میگم.

بازم براتون اهنگ میزارم.اما این دفه  یه کم فرق داره خخخخ

لینک دانلود اهنگ لری دالکه (مادر) اثر جاودانه ی استاد فرج علی پور همراه با متن اهنگ و ترجمه شو براتون میزارم.

متن لری ترانه دالکه

 ترجمه

 دالکه دا نازارم ای فرشته آسمونی

گوتنه که زير پاته او بهشته جاودونی

نمی ام و دار دونيا يه تاری د گيس اسبيت

ار د مه تو جوو بحايی جون شيرينم ميیم سيت

دالکه دا نازارم ای فرشته آسمونی

گوتنه که زير پاته او بهشت جاودونی

چنی شوياکه نوحووفتی نشسی و پا گووارم

دالکم چشيات هم آسمونو هم آسارم

ار که سوزم و ار که گرمم

گرمی دسه تو دارم

تو اوفتو لو بونم وا تو خوشه روزگارم

چنی شوياکه نوحوفتی نشسی و پا گووارم

دالکم چشياته آسمونو هم آسارم

ار که سوزم و بهارم هر چه دارم د تو دارم

تو اوفتو لو بونم وا تو خوشه روزگارم

دالکه دا نازارم ای فرشته آسمونی

گوتنه که زير پاته او بهشت جاودونی

مادر، مادر نازنينم ، ای فرشته آسمونی

گويند که زير پاته اون بهشته جاودانی

يه تار سفيدت را به تموم دنيا نميدم

اگر تو ازم جون بخواهی جون شيرينم رو برات ميدم

مادر، مادر نازنينم ،ای فرشته آسمونی

گويند که زير پاته اون بهشته جاودانی

چه شبها که نخوابيدی و نشستی پای گهواره ام

مادرم چشمان تو هم آسمون و هم ستاره ام

اگر که سبزم و اگر گرمم

گرمی دست تو را دارم ( همه چيز رااز تو دارم)

تو خورشيد لب بام منی و با تو شاده روزگارم

چه شبها که نخوابيدی و نشستی پای گهواره ام

مادرم چشمان تو هم آسمون و هم ستاره ام

اگر سبزم يا که بهارم هرچه دارم از تو دارم

تو خورشيد لب بام منی وبا تو خوشه روزگارم

 مادر، مادر نازنينم ،ای فرشته آسمونی

گويند که زير پاته اون بهشته جاودانی

 برای دانلود اینجا کلیک کنید.

خلیج فارس

سلام دوستان عزیز

به مناسبت روز ملی خلیج فارس متن آهنگ خلیج فارس ابی رو میزارم.امیدوارم مورد رضایتتون واقع باشه.


با هر نگاه بر آسمان اين خاک هزار بوسه مي‌زنم

نفسم را از رود سپيد و آسمان خزر و خليج هميشگي فارس مي‌گيرم

من نگاهم از تنب کوچک و بزرگ و ابوموسي نور مي‌گيرد

من عشقم را در کوه گواتر در سرخس و خرمشهر

به زبان مادري فريا...د خواهم زد فريا...د خواهم زد

تفنگم در دست و سرودم بر لب

همه‌ي ايران را مي‌بوسم

من خورشيد هزار پاره‌ي عشق را بر خاک وطن مي‌آويزم

من خورشيد هزار پاره‌ي عشق را بر خاک وطن مي‌آويزم

اي وارثان پاکي من آخرين نگاهم

بر آسمان آبي اين خاک و خليج هميشگي فا...رس فا...رس فا...رس خواهد بود.

برای دانلود اینجا کنید




دهم ادیبهشت روز ملی همیشه خلیج فارس گرامی باد

او شکر می کند ‍! من ناشکرم !

او شکر می کند ‍! من ناشکرم !


من میخوانم، تو میخوانی، او سواد ندارد، ما میخوانیم، شما میخوانید، آنها کتاب ندارند !


من میخورم، تو میخوری، او گرسنه است، ما میخوریم، شما میخورید، آنها فقط نان خشک میخورند !


من درس میخوانم، تو درس میخوانی، او مجبور است کار کند،

ما درس میخوانیم، شما درس میخوانید، آنها فقط بیل و داس میشناسند !


من میخندم، تو میخندی، او گریه میکند، ما میخندیم، شما میخندید، آنها به زور لبخند میزنند !


من سفر میکنم، تو سفر میکنی، او تا شب کار میکند،

ما سفر میکنیم، شما سفر میکنید، آنها هر عید شرمنده کودکشان میشوند !


من راه میروم، تو را میروی، او در سی.سی.یو است، ما راه میرویم، شما راه میروید، آنها جانبازند !


من وبلاگ دارم، تو وبلاگ داری، او حسرت کار با کامپیوتر دارد،

ما وبلاگ داریم، شما وبلاگ دارید، آنها فقط غم دارند !


من وَگوام، تو وَگویی، او فقط شوخیهای مردم را میبیند،

ما وگوییم، شما وَگویید، آنها تلویزیون ندارند تا معنی ویگولنزج را بفهمند !


من ناشکرم، تو ناشکری، او بابت همان لقمه نان شکر میکند،

ما ناشکریم، شما نا شکرید، آنها با تمام سادگی چقدر خوشبختند !




اون ور جنگل تن سبز
پشت دشت سر به دامن
اون ور روزای تاریک
پشت اين شبای روشن

برای باور بودن
جایی باید باشه شاید
برای لمس تن عشق
کسی باید باشه باید

که سر خستگیاتو
به روی سینه بگیره
برای دلواپسی هات
واسه سادگیت بمیره

چشــم مـن بیــا منـو یــاری بکن

گونه هام خشکیده شد کاری بکن

غیر گریه مگه میشه کاری کرد

کاری از مـــا نمیـاد زاری بکن

 

اونکه رفته دیگه هیچ وقت نمیاد

تا قیـــامـت دل من گریه میخواد

 

هرچی دریا رو زمین داره خدا

بــا تمــوم ابـــرای آسمــــونا

کاشکی میداد همه رو به چشم من

تا چشــام به حال من گریه کنن

 

اونکه رفته دیگه هیچ وقت نمیاد

تا قیامت دل من گریه میخواد

 

قصــه گذشتــه های خــوب من

خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن

حالا باید سر رو زانو بذارم

تا قیامت اشک حسرت ببارم


دل هیشکی مثل من غم نداره

مثل من غربت و ماتم نداره

حالا که گریه دوای دردمه

چرا چشمم اشکشو کم میاره

 

خورشید روشن ما رو دزدیدن

زیر اون ابرای سنگین کشیدن

همه جا رنگ سیاه  ماتمه

فرصت موندنمون خیلی کمه


اونکه رفته دیگه هیچ وقت نمی یاد

تا قیامت دل من گریه میخواد

 

سرنوشت چشاش کوره نمی بینه

زخم خنجرش میمونه رو سینه

لب بسته سینه غرق به خون

قصـه موندن آدمهـا اینه


اونکه رفته دیگه هیچ وقت نمی یاد

تا قیامت دل من گریه میخواد

 

پ.ن:نمی دونم چرا، ولی دلم گرفته.هوای شهرمونم که خیلی خوبه.ولی خیلی دل گیرم

سوال:من که دارم میگم حالم خوش نیست و دلم گرفته...الان دقیقا اون شکلک چرا داره از خنده روده بر میشه؟

خخخخخخ

جدیدن به ازای هر یه زلزله ای که تو ایران میشه ، یه جائی هم توی امریکا میره رو هوا ، با توجه به زلزله دیروزه آذربایجان فعلن ما ٣ ، ٢ جلویم

الان

الان که نه کولرا روشنن و نه بخاری..باباها نمیدونن دقیقا باید چیکار کنن... هی الکی تو خونه راه میرن و در کابینتا رو بازو بسته میکنن ...